آنچه که توجه به آن بسیار مهم است این است که :
این انسان مستعد برای " عبادت" و آماده ی پرواز به سوی خدا و در عالمی قرار گرفته است که سرشار از " جذبه ها " و کششهای بسیار قوی و ضلال انگیز شیطانی است . به گونه ای که در هر قدمی ممکن است به دامی گرفتار آید و با هر نگاهی دچار کمندی گردد.
چنانکه در قرآن کریم آمده است :
" زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث ، ذلک متاع الحیاه الدنیا "
" محبت مشتهیات ( آنچه که لذت بخش است ونفس انسان در پی آن است ) از : زنان و فرزندان و اموال بس هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و نشاندار و چهارپایان و مزارع اینه بهره ی زندگی پست است ، درنظر مردم مزین گردیده ( آرایش شده و زیبا و دلربا جلوه داده شده است) " .
البته این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که این " رابطه ی جذب و انجذاب " میان " دنیا " و " نفس انسان " ، در اصل خود یک قانون " طبیعی " و بر اساس " سنت الهی " است . چنانکه می فرماید :
" انا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایهم احسن عملا "
" ما آنچه را که بر روی زمین است ( از انواع موجودات زیبا و دلربا) زینت و زیور آن قرار دادییم تا ( بدینوسیله) آنها را بیازماییم که کدامینشان نیکو کارترند."
آری ، ما در این عالمبر حسب طبع و سرشت انسانی خویش ، نیازمند به خوراک و پوشاک و مسکن و همسر و دیگر مطالب مربوط به ارضاء تمایلات فطری خود می باشیم . و از نظر شرع مقدس اسلام نیز که آیین انتظام یافته ی براساس فطرت انسانی است به دست آوردن کل " مشتهیات" و ارضاء تمنیات در حد اعتدال ، از وظایف حتمیه هر مسلمانی است که می خواهد در جوی دور از پریشانی خاطر و آشفتگی روح اقدام به " عبادت " که هدف اصلی از خلقت او است بنماید.
و لذا این خاک تیره و بآنچه را که در دامن وی پدید می آید از جماد و نبات و حیوان و انسان ، تزیین نموده و آب و رنگ بس جذاب و دلربا به آن زده اند تا با جلوه های هوس انگیزش " مرغ روح " بلند پرواز آدمی رابرای مدت کوتاهی که در این عالم طبع اقامت دارد ، در " قفس تن " نگهدارد تا او در پوشش انام وظیفه ی فطری و اقناع تمایلات طبیعی خویشتن به تحصیل کمالات روحی و سیر و سلوک معنوی که همان " عبادت " و بندگی است بپردازد.
ولی در کنار همین " سنت " و جریان تکوینی عالم برای زنده نگهداشتن حال توجه و تنبه نسبت به هدف خلقت در دل و جان انسان به وی خاطر نشان ساخته اند که :
هان ! هشیار باش، این زیبایی مصنوعی و آب و رنگ موقت ، تو را به بیماری " غفلت " از هدفت مبتلا نسازد که :
" و انا لجاعلون ما علیها صعیدا جرزا"
" وما آنجه را که بر روی زمین است مبدل به یک صفحه ی خاک بی گیاه خواهیم ساخت"
منظور از این آرایش و تزیین " ما علی الارض " و ایجاد رابطه ی جذب و انجذاب بین آن و دلهای آأمیان ، آزمودن " عقل " و " درایت " انسانها و بارز ساختن استعدادهای ایمانی آنها است " لنبولنهم ایهم احسن عملا" تا بیا زماییمشان که کدام یک از آنان خوش عملترند .